تبتیل

وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا(مزمل/۸)

تبتیل

وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا(مزمل/۸)

یکشنبه ی کرونایی اسفند

يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۳:۴۴ ق.ظ | مهدیه :) | ۰ نظر

نوشتنم نمی آید
پس از مدتها اما دست به قلم برده ام تا این زنجیره ی منفور ننوشتن را پاره کنم
چرا که نوشته ها بیشتر از هر قطعه عکسی، یاداور روزهای پرتب و تابمان را دارند
تب هایی از جنس کرونا
تب هایی از جنس دوری
تب هایی از جنس خانه نشینی

پاییز ترین پاییز عاشقی

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۵۹ ب.ظ | مهدیه :) | ۳ نظر

پاییز

ای مسافر خاک آلود

جز برگهای مرده و خشکیده

دیگر چه ثروتی به جهان داری

...

حالا دوم مهر هزار‌و سیصد و نمیخواهم بدانم چند است

و من...

مفتخر شدم

مفتخر شدم به دیدن اولین پاییز

اولین پاییز زندگانی ام

آخر

چگونه بگویم 

باتو همه چیز از نو شروع شد....

این چه توفان است یارب‌،ناز بر بالای ناز....؟

چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۴۸ ق.ظ | مهدیه :) | ۰ نظر

راستی که در من هزاران مادر شهید منتظر است...

 

تکه پازل هایی که گمشان کردم

سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۳۱ ق.ظ | مهدیه :)
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

آخرین شب حیات طیبه

سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۱۲ ق.ظ | مهدیه :) | ۰ نظر

مگر نه اینکه اولین ها همیشه ماندگارترند
پس چطور آخرین شب اردو را یادت به ماندگار ترین مبدل ساخت؟
من و خدا و تویی که نبودی و بودنت پررنگ تر از هر ظهوری ایفای نقش را برعهده گرفته بود
دارم میرم به جایی که ازش کوچ کردم
ولی

دوشنبه ای که نیامدی

سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۰۹ ق.ظ | مهدیه :) | ۰ نظر

جمعه گذشت و نیامدی
شنبه هم
و یکشنبه 


بیست و شش دقیقه ای از نیمه شب گذشته و

شنبه ی تنهایی

سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۰۸ ق.ظ | مهدیه :) | ۰ نظر

ساعتی از اذان مغرب گذشته است و خنکای نسیم شبانه به جانمان حیات طیبه ای نهاده
روبروی قرص نیمه کامل ماه تابم را به عقب و جلو هول میدهم و هر از گاهی پس از تایپ هر دو سه کلمه،یک دقیقه ای از نگاهم را نخ به نخ گره کوری میزنم به طنازی ستاره ها از پشت شاخ و برگ درختان روبرویم

مستانه های چند دخترک روی یک تاب دسته جمعی سی متری آنطرف تر،میهمان گوشم میشود....

یکشنبه ای که آمدی

دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۵۴ ق.ظ | مهدیه :)
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

گرم ترین شنبه ی سال

يكشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۸، ۰۵:۵۶ ق.ظ | مهدیه :) | ۰ نظر

ساعت چهار و چهل و پنج دقیقه 

روی تخت داداش محمدحسن دراز کشیدم و به آهنگ پایانی فیلم midnight in paris گوش میدم و فکر میکنم

آخرین روز از چهارمین ترم :)

چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۳:۲۰ ب.ظ | مهدیه :) | ۰ نظر

پایانِ امتحانات پایان ترم چهارم هم رسید
دوازدهمین روز
از چهارمین ماه
به لطف کوچولویی و خوشمزه بودن سوالات پاتولوژی و تقلب های ‌کار راه بنداز سلامت این دو تا امتحان هم به خوبی و خوشی گذشت و خستگی شب زنده‌داری دیشب پای فصل سه از سریال ومپایردیزیز رو شست و برد
😊